کد مطلب:1786 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:451

(20) رجاء یا امیدواری در رابطه با خداوند
چنان كه گفتیم رجاء نیز همچون خوف حالتی روانی است. این حالت زمانی رخ می دهد كه انسان پدید آمدن حالتی خوشایند را انتظار داشته باشد كه وقوع آن حالت خوشایند قطعی نیست. رجاء در یك معنی به همه حالات توقع و انتظار گفته می شود؛ حتی اگر انتظار امری ناخوشایند باشد. به همین دلیل برخی مفسرین این كلمه را در آیه «ما لكم لاترجون لله و قارا» به معنای خوف تفسیر كرده اند (171) و معنای آن را چنین گفته اند: شما را چه شده است كه از شكوه خدا بیم ندارید؟ ولی رجاء هر گاه در برابر خوف به كار رود به معنای انتظار امری خشنود كننده است. هر چه احتمال و انتظار حصول امر خوشایند بیشتر باشد، اشتیاق انسان افزون تر است و انگیزه تلاش برای حصول آن بالاتر می رود. همه چیزهایی كه به عنوان انواع خوف از آنها یاد كردیم، به امور ناخوشایند مربوط می شد اضداد آن امور ناخوشایند اموری خوشایند و مسرت بخش هستند. كسی كه انتظار این امور خوشایند را داشته باشد با نشاط و امیدوار است و می كوشد به آنها دست یابد و با موانع حصول آنها مبارزه می كند. خوشایندترین چیزی كه انسان مؤمن انتظار آن را می برد، رسیدن به رضای پروردگار و لقای اوست. و چون به رحمت و مغفرت خداوند ایمان دارد، در هر شرایطی این امید و انتظار را در دل خود می پرورد و برای تحقق آن تلاش می كند و حتی اگر گناهكار و از عذاب پروردگار خائف باشد، باز هم امیدوار است كه مشمول مغفرت خداوند واقع شود و توفیق جبران كاستی ها را پیدا كند. انسان مؤمن به بشارت خداوند دل خوش می دارد كه فرمود:





واسئلوا اللَّه من فضله ان اللَّه كان بكل شی ء علیماً؛ (172)





و از فضل خدا درخواست كنید كه خدا به هر چیز داناست.





یا آن جا كه فرمود:





اذا سألك عبادی عنی فانی قریب اجیب دعوة الداع اذا دعان؛ (173)





هر گاه بندگان من از تو درباره من بپرسند، بگو من نزدیكم، و دعای دعا كننده را به هنگامی كه مرا بخواند اجابت می كنم.





امام سجاد(ع) خطاب به خداوند می گوید: «ای مولا! این از صفات تو نیست كه بندگان را امر كنی تا از تو درخواست كنند و چون درخواست كردند عطای خود را از آنان دریغ نمایی.» و چون درهای دعا و درخواست از خدا گشوده است و می دانم كه تو آماده برای اجابت خواست امیدواران هستی»، چشمه های امید به تو سرشار است و در نتیجه: راه كسی كه به سوی تو سفر می كند كوتاه است با چنین امیدی است كه انسان مؤمن بلكه مؤمن ترین انسان ها در حالی كه خود را خطا كار و مستوجب نقمت خدا می داند و بر كوتاهی و گناه خود اعتراف می كند، بالاترین و برترین مقامات را نیز از خداوند درخواست می كند. امام زین العابدین (ع) در دعای ابوحمزه ثمالی، نخست خود را با این عبارات توصیف می كند:





من كسی هستم كه در خلوت از تو حیا نكردم... من آنم كه بر مولای خود جرأت نموده و خداوند جبار را عصیان نموده و بر معصیت های بزرگ اقدام كرده و چون مژده گناهی را شنیده به سوی آن شتافته و چون او را مهلت داده ای و گناهانش را پوشانده ای حیا نكرده و معصیت پیشه كرده و از حد تجاوز نموده تا آن كه تو او را از نظر ساقط كرده ای ولی باز هم باك نداشته...





سپس از خداوند درخواست می كند او را اهل یقین قرار دهد و به رضا و لقاء خود مشتاق و موفق دارد. درخواست های مكرر كه بالاترین مقامات را از خداوند می خواهد از سوی بنده ای صورت می گیرد كه خود را آن گونه توصیف می كند. این گونه توصیف ها و درخواست ها نمونه عینی اجتماع خوف و رجاء در بالاترین حد ممكن در قلب یك انسان واحد است. در روایتی از امام صادق(ع) آمده است كه:





خف اللَّه خیفة لو جئته ببر الثقلین لعذبك و ارج اللَّه رجاء لو جئته بذنوب الثقلین لرحمك؛ (174)





از خدا چنان بیم داشته باش كه اگر حتی با نیكی های جن و انس بر او وارد شوی تو را عذاب خواهد كرد و چنان به خداوند امیدوار باشد كه اگر با گناهان جن و انسان بر او وارد شوی تو را رحم خواهد نمود.





اكنون كه با كوله باری سنگین از گناهان بزرگ می توان مقامات بلند را از خدا خواست، چگونه نمی توان امید بخشایش گناهان و نجات از غفلت داشت و چگونه نمی توان به حسن عاقبت چشم داشت؟ از پیامبر اكرم(ص) روایت شده است كه فرمودند:





سلوا اللَّه الدرجات العلی فانما تسألون كریما (175)





از خداوند درجات بلند را بخواهید، چرا كه از كریم درخواست می كنید.





و در روایت دیگر فرموده اند:





اذا سألتم اللَّه فاعظموا الرغبة و اسألوا الفردوس الاعلی فان اللَّه لا یتعاظمه شی ء (176)





چون از خدا درخواست می كنید خواسته خود را بزرگ دارید و فردوس اعلی را بطلبید، زیرا هیچ چیز در نزد خداوند بزرگ نیست.







نشانه و اثر رجاء

اغلب آثاری كه برای خوف برشمردیم، وقتی پدید می آیند كه خوف و رجاء با هم در دل بنده جمع باشد. در نتیجه می توان رجاء را نیز بخشی از علت آنها معرفی كرد. ولی مهم ترین اثر مشترك خوف و رجاء عمل است. این اثر چنان مهم است كه هر كس مدعی رجاء یا خوف شود و این اثر در او پدیدار نشود ادعایش نادرست است. امیرالمؤمنین(ع) در خطبه 160نهج البلاغه می فرمایند:





یدعی بزعمه انه یرجو اللَّه كذب و العظیم، ما باله لا یتبین رجاؤه فی عمله؟ فكل من رجا عرف رجاءه فی عمله؛





به گمان خود دعوی دارد كه به خدا امیدوار است. به خدای بزرگ كه دورغ گوید، پس چرا امیدواری او در كردارش پدیدار نیست؟ هر كه امیدوار است امید او در كردارش آشكار است.





از امام صادق(ع) نیز روایت شده است:





من رجا شیئاً عمل له و من خاف شیئاً هرب منه؛ (177)





كسی كه امید چیزی را دارد برای آن می كوشد و كسی از چیزی می هراسد از آن می گریزد.





در قران كریم نیز هجرت و جهاد در راه خدا نشانه رجاء معرفی شده است:





ان الذین آمنوا والذین هاجروا و جاهدوا فی سبیل اللَّه اولئك یرجون رحمةاللَّه واللَّه غفور رحیم؛

(178)



آنان كه ایمان آورده و كسانی كه هجرت كرده و در راه خدا جهاد نموده اند، آنان به رحمت خدإ؛ززّّ امیدوارند، و خداوند آمرزنده مهربان است.





كسی كه امید به رحمت و مغفرت خدا دارد، بخشایش گناهان را امید می برد و حتی امیدوار است كه خداوند سیئات او را به حسنات بدل كند. او پروردگار مهربان را كریم العفو می شناسد. كریم العفو خداوندی است كه در او كرامت و بزرگواری افزون بر بخشایش گناهان، خطای خطاكاران را در شمار كارهای نیك قرار می دهد و كاستی های بندگان را برای رسیدن به مقامات بلند جبران می نماید.





در خاتمه باید بر این نكته تأكید كرد كه هیچ یك از خوف و رجاء نباید به میزانی باشند كه آثار مثبت آنها از میان برود. امام صادق(ع) می فرمایند:





ارج اللَّه رجاء لا یجرنك علی معاصیه، و خف الله خوفا لا یؤیسك من رحمته؛ (179)





به خداوند چنان امیدوار باش كه تو را بر ارتكاب گناهان دلیر نسازد، و از خداوند چنان بیم داشته باش كه تو را از رحمت او مأیوس نسازد.







سؤالات

1 - رجاء به چه معنی است؟





2 - مهم ترین اثر مشترك خوف و رجاء چیست؟





3 - منظور از جمله خدا كریم العفو است چیست؟





4 - فصل الهی به چه معناسب؟





5 - حد و اندازه رجاء به خدا چقدر است؟







--------------------------------------------------------------------------------



پی نوشتها

171 - ر. ك. معجم مقابیس اللغه، ج 2، ص 494.





172 - نساء، 32.





173 - بقره، 186.





174 - اصول كافی، ج 2، باب الخوف و الرجاء، حدیث 1.





175 - محجة البیضاء، ج 7، ص 267.





176 - همان.





177 - محجة البیضاء، ج 7، ص 251.





178 - بقره، 218.





179 - الحیاة، ج 1، ص 407.